چیزای کوچولو
دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۲۱ ق.ظ
چن شب پیش خونه ی عموم بودم...تمام خانوما از شوهراشون می نالیدن...من که شوهر نداشتم از زندگیم می نالیدم...یکی دو نفرم از بچه هاشون می نالیدن...خلاصه همه می نالیدن...خوب که نگاه میکنی می بینی هممون خیلی از چیزایی که واسه ی خوشبختی لازمه داریم ولی خوشبخت نیستیم ... خیلی عجیبه...درست لحظه ای که حس میکنی همه ی بدبختی ها تمومه و تو خوشبخت شدی یه دفه فقدان یه چیز خیلی کوچیک این حسو ازت میگیره و بدبختی ادامه پیدا میکنه...خوشبختی به چیزای کوچیکی بستگی داره که همیشه گمشون میکنیم...به اتفاقای بد زندگی نگاه کن...همشون از یه حرف کوچیک یا یه کار کوچیک شروع میشن...اتفاقای خوبم همین طور...همه چیز به اتفاقای کوچیک بستگی داره...این خیلی عجیبه که زندگی بر مبنای جزئیات میچرخه در حالی که همه به کلیات اهمیت میدن...
.
.
.
.
یه چیز دیگه: این روزا خیلی به این فکر میکنم که واقعن پول چقدر میتونه آدمو خوشبخت کنه ... اصن چقدر از آرزوهای آدم مادین؟...نمیخوام شعار بدم ولی ترجیح میدم به جای لذت بردن از ثروتم از آدما و اتفاقای کوچیک لذت ببرم
وقتی مامانم منو می بوسه خیلی بیشتر احساس خوشبختی میکنم تا وقتی که تراول پنجاه تومنی بهم میده ...جدیدن چیزای کوچیک خیلی واسم مهم شدن...شاید به خاطر رشد عقلیمه شایدم برعکس:-) :-)
- ۹۴/۱۲/۱۰