همه می حرفند

حتی شما دوست عزیز

همه می حرفند

حتی شما دوست عزیز

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

چن شب پیش خونه ی عموم بودم...تمام خانوما از شوهراشون می نالیدن...من که شوهر نداشتم از زندگیم می نالیدم...یکی دو نفرم از بچه هاشون می نالیدن...خلاصه همه می نالیدن...خوب که نگاه میکنی می بینی هممون خیلی از چیزایی که واسه ی خوشبختی لازمه داریم ولی خوشبخت نیستیم ... خیلی عجیبه...درست لحظه ای که حس میکنی همه ی بدبختی ها تمومه و تو خوشبخت شدی یه دفه فقدان یه چیز خیلی کوچیک این حسو ازت میگیره و بدبختی ادامه پیدا میکنه...خوشبختی به چیزای کوچیکی بستگی داره که همیشه گمشون میکنیم...به اتفاقای بد زندگی نگاه کن...همشون از یه حرف کوچیک یا یه کار کوچیک شروع میشن...اتفاقای خوبم همین طور...همه چیز به اتفاقای کوچیک بستگی داره...این خیلی عجیبه که زندگی بر مبنای جزئیات میچرخه در حالی که همه به کلیات اهمیت میدن...
.
.
.
.
یه چیز دیگه: این روزا خیلی به این فکر میکنم که واقعن پول چقدر میتونه آدمو خوشبخت کنه ... اصن چقدر از آرزوهای آدم مادین؟...نمیخوام شعار بدم ولی ترجیح میدم به جای لذت بردن از ثروتم از آدما و اتفاقای کوچیک لذت ببرم
 وقتی مامانم منو می بوسه خیلی بیشتر احساس خوشبختی میکنم تا وقتی که تراول پنجاه تومنی بهم میده ...جدیدن چیزای کوچیک خیلی واسم مهم شدن...شاید به خاطر رشد عقلیمه شایدم برعکس:-) :-) 
  • رضا رضا

دوباره چشممون میفته به دوربین...یه لبخند گشااااد...خوکه چی؟...چرا دخترا تا دوربین می بینن نیششون باز میشه...حتی وقتی ناراحتن...اصن کی گفته باید تو عکس بخندیم؟...

امروز تو فکرت بودم خیلی...ناراحت بودم خیلی...ولی خندیدم خیلی...همیشه همین طوره...هرچی ناراحت تر باشم بیشتر میخندم...چراع؟...کاش میشد این نیش همیشه بازو بست...کاش میشد گریه کرد...

بیخیال...

پنج شنبه میری سرکلاس فیزیک می بینی کلن هف نفر اومدن ...خیلی بدین!...قلب دبیرو شکوندین!...چطور دلتون اومد...؟:'( 

  • رضا رضا
اینروزا خیلی راجبش حرف زدیم ولی خب بذارین یه بار دیگه هم بزنیم...
انتخابات ینی حق انتخاب دادن به مردم...درسته که یه نفر در برابر چندین میلیون آدم چیز کوچیکیه اما خب نباید فراموش کنیم که آدما یه دونه یه دونه کنار هم جمع شدن تا شدن چندین میلیون.... راستش مهمتر از اینکه کیو انتخاب کنیم اینه که حضورمونو اعلام کنیم...انتخاب نه تنها حق ماست بلکه وظیفه ی ماست... وظیفه ی مهم و کوچیکی که میتونه آینده ی یه کشور و بسازه...
.
.
.
امروز سر کلاس تاریخ معلممون گفت : چقد مدرسه منظم شده!...انسیه گفت: چون دم انتخاباته...نسترن: مگه خانوم جهانشالو (مدیر) کاندید شده؟ ... :دی
البته جاداره همینجا از نسترن و سوالات لاینحل وی در مباحث مختلف تشکر کنم!
راس میگه خب...دم انتخابات کاندیدا هم منظم و قانون مدار میشن هم خوشتیپ و خوش اخلاق و مهربون...خلاصه یه طوری رفتار میکنن که تو گویی او یک فرشته است....ولی اینجاست که بصیرت به کار میاد...بصیرت...خیلی مهمه که بفهمیم کی تظاهر به خوبی میکنه و کی خوبه...اصلا اصل انتخاب همینه....

  • رضا رضا